۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه

تاریخچه ی اعراب گذاری (علامت گذاری) در قرآن



تاریخچه ی اعراب گذاری (علامت گذاری) در قرآن
ما دو قسم کتابت قرآن داریم: یکی«رسم المصحف»، دیگری«ضبط»که عبارت است از علامتگذاری حروف و کلمات قرآن و
علم اعراب گذاری

نخست تاریخچه ضبط و این که کار در ابتدا چگونه انجام میشده است، چه تحولاتی در آن صورت گرفته است، چرا بعدها این علامات به قرآن اضافه شدند و وضعیت فعلی علامتگذاری قرآن چگونه است. «اعراب گذاری کلمات»عبارت است از علمی که درباره علائم و حرکات حروف، اعم از حرکات کوتاه و حرکات کشیده و علائمی چون سکون، تشدید و...سخن میگوید. از آنجا که در آغاز، این حرکات و علائم با نقطههایی درشت و در برخی موارد رنگی مشخص میشدند، در قدیم به آنها«نقط»میگفتند.در روایت مشهوری داریم، حضرت علی(ع)به ابو عسکر بوعلی گفت:«من قرآن میخوانم، هر جایی که کلمه منصوب بود، روی آن حرف یا کنار آن و هر جا مکسور بود، زیر آن نقطه بگذار.»بنابراین علامتگذاری قرآن ابتدا از نقطه گذاری آغاز شد.به همین دلیل به آن«نسخ یا نقط»میگویند.در آخر آیه هم علامت بزرگتری میگذاشتند که نشانه پایان آیه بوده است.
تاریخ علامت گذاری

تاریخ علامتگذاری مصاحف به سده اول هجری بازمیگردد(زمان خلفا)، ولی در سده دوم میان مسلمانان رواج یافت.
در قرن دوم هجری خلیل احمد دوانیقی، با الهام از شکل حروف، اشکال جدیدی را برای جایگزین کردن نقاط فوق ابداع کرد.به همین خاطر به ضبط، «شکل» هم میگفتند.سپس کسره، فتحه و ضمه را در حقیقت از شکل حروف گرفتند.فتحه از«الف»، کسره از«ی»و ضمه از شکل«واو»گرفته شده است.روش خلیل بن احمد از اواخر قرن سوم در عراق که مرکز فعالیتهای علمی آن زمان بود، رواج پیدا کرد.
بعد از پدید آمدن دو روش فوق، دو نظر در مورد میزان به کار گیری این علائم به وجود آمد:
نظریه اول

بعضی معتقد بودند، باید تمام علائم حروف و کلمات قرآن مشخص و نوشته شوند.یعنی هر حرفی که در قرآن هست، باید علامت مشخصی داشته باشد؛چه ناخوانا، چه خوانا، و چه مشدد، ساکن و...علمای مغرب، از جمله ابو عمرو، صاحب کتاب«المحکم فی نقط المصاحف»از طرفداران این نظر هستند.او از علمای بزرگ علوم قرآنی است که در بسیاری از مسائل از جمله رسم المصحف، صاحب تألیف و نظر است و روش استفاده از علامات برای همه حروف را قبول دارد. ایشان میگوید، هدف از رسم مصاحف، تصحیح قرائت و ادای صحیح حروف است تا به این ترتیب، قرآن همانطور منتقل شود که از سوی خداوند نازل شده است.از پیامبر(ص)، صحابه و اهل فن نقل شده است، حق هر حرف باید ادا شود و حرکت، سکون، تشدید، مد و...باید نوشته شوند و نباید فقط به نوشتن برخی از این علائم اکتفا شود.در قرن معاصر هم دو مصحف «امیری»که در مصر و«عثمانطه»که در مدینه چاپ شدهاند، مطابق نظر ابوعمرو هستند.آنها سعی کردهاند برای هر حرفی یک علامت بگذارند.
نظریه دوم

نظر دیگر در مورد میزان استفاده از علائم است. طرفداران این نظر، بنا را بر اختصار میگذارند و میگویند، فقط باید از علائمی استفاده کرد که نبود آنها باعث اشتباه در قرائت میشود.یا به حرکات آخر کلمات که نشان دهنده نقش کلمه است، اکتفا میکنند.برخی از طرفداران این نظر عبارتند از:
ابو حاتم شبستانی، متوفی به سال 255 هجری. او میگوید، بنای ضبط علامتگذاری بر اختصار است؛ چرا که اگر بنا باشد خطاطان آن چنان که باید نقطه گذاری کنند، خط قرآن تباه و ناخوانا میشود.
ابن ملاح، متوفی 324 هجری که یکی از علمای بزرگ قرائت است، در این باره میگوید:«شکل برای رفع اشکال به کار میرود و چنین نیست که روی هر حرف علامتی قرار گیرد، بلکه فقط روی حرفی علامت قرار میگیرد که اگر علامت نداشته باشد، طرز خواندن آن مشخص نمیشود.اگر تمام علائم حروف کلمهای مشخص شوند، آن کلمه به راحتی خوانده نمیشود و این کار خوبی نخواهد بود؛چرا که علائم برخی حروف، حروف دیگر را از حرکت بینیاز میکند.»دیگران هم تا قرون 3 و 4 این نظر را داشتند.مثلا مردم عراق از مد، تشدید و سکون استفاده نمیکردند.بنابراین این طور نبود که مصاحف از همان اول با علامت نوشته شده باشد. البته نظر دوم، نظر اهل مشرق و به خصوص اهل عراق است.اکثر بزرگان این نظر، اهل عراقند و مردم نیز تابع ایشان بودند و روشن است که مردم هر منطقه تابع علمای همان منطقه هستند.برای مثال، مردم عراق از علائمی چون مد، تشدید و سکون استفاده نمیکردند و حروف ساکن، مشدد و ممدود را بدون علامت به کار میبردند.
همان طور که گفته شد، دو نظر در مورد میزان به کارگیری علائم وجود دارد.وجه مشترک این دو روش آن است که هر دو بر صحت قرائت و آسان کردن آن تأکید دارند.وجه اختلاف آنها نیز این است که گروه اول دیدی افراطی در مورد میزان به کارگیری ضبط داشتند، ولی گروه دوم میزان استفاده از حرکات را دلیل سهولت یا
بعضی معتقد بودند، باید تمام علائم حروف و کلمات قرآن مشخص و نوشته شوند. یعنی هر حرفی که در قرآن هست، باید علامت مشخصی داشته باشد؛چه ناخوانا، چه خوانا، و چه مشدد، ساکن و...
«اعراب گذاری کلمات» عبارت است از علمی که درباره علائم و حرکات حروف، اعم از حرکات کوتاه و حرکات کشیده و علائمی چون سکون، تشدید و...سخن میگوید. از آنجا که در آغاز، این حرکات و علائم با نقطههایی درشت و در برخی موارد رنگی مشخص میشدند، در قدیم به آنها«نقط»میگفتند
سختی قرائت میدانستند.
در حال حاضر هم شیوههای متفاوتی در کشورهای گوناگون وجود دارند که ما آنها را به شیوههای مصری، ترکی، هندی و ایرانی تقسیم کردهایم.طبق بررسیها، تقریبا هیچ کدام از این شیوهها مستندات خاصی ندارند، مگر همان روش عثمانطه و پیروانش.بقیه روشها معمولا تأثیر هنر خوشنویسان است.
مقایسه شیوهها

مقایسه شیوههای علامت گذاری نشان میدهد که کلمه«یاهامان»در خط طاهر خوشنویس(ایرانی)و خط کردی، به یک شکل نوشته شده است، ولی شیوه علامت گذاری آنها فرق میکند.در شیوه ایرانی، در کنار الف یک الف مقصوره گذاشته شده است، یعنی «یا ها ما ن».در شیوه ترکی قبل از الف یک فتحه گذاشته شده است.
در کلمه«بصیرون»در شیوه ایرانی، الف مقصوره زیر حرف«ی»قرار گرفته است، ولی در شیوه ترکی قبل از«ی».در شیوه هندی روی حرف«ی»سکون و زیر حرف«ص»کسره قرار دارد، ولی در مصحف عثمانطه حرف«ی»بدون علامت است و زیر حرف«ص»کسره قرار دارد.بنابراین چهار شیوه علامتگذاری وجود دارد، ولی خواننده باید به یک شیوه بخواند.
همچنین در کلمه«فی»در شیوههای ایرانی و ترکی، زیر حرف«ی»الف مقصوره گذاشته شده است، ولی در شیوه هندی زیر حرف«فاء»کسره و روی حرف«ی» سکون، و در قرآن عثمانطه زیر حرف«فاء»کسره قرار دارد و حرف«یاء»بدون علامت آمده است.
کلمه«بهی»در شیوه ایرانی دو صورت دارد:طاهر خوشنویس زیر حرف«هاء»کسره گذاشته است، ولی نیریزی الف مقصوره، که خواندن آن آسانتر است.در شیوه ترکی و هندی مانند نیریزی، زیر حرف«هاء»، الف مقصوره گذاشته شدهاند.ولی در شیوه مصری که به خط عثمانطه است، زیر حرف«هاء»کسره و بعد از آن در کنار کسره«ی»برگردان آمده است.
در همه این روشها، این کلمه باید بهی خوانده شود.میبینیم که شیوههای متفاوتی وجود دارند.گاهی در یک منطقه مثل ایران دو روش و بعضا سه روش وجود دارد.
بعضی از آیات نیز نشان دهنده تنوع اعراب گذاری در کشورهای اسلامی هستند، مانند«إنّی رسول من العالمین»خط ایرانی خط نیریزی است و اختلافات زیادی در آن وجود دارد.نیریزی در کلمه«رسول»، روی حرف«س»یک ضمه گذاشته و در خط ترکی هم تقریبا به همین صورت است.در شیوه هندی که البته در بعضی از مناطق ایران مثل سیستان و بلوچستان هم تداول داشته است، روی حرف«و»علامت سکون قرار گرفته است و روی حرف«س»ضمه.«رسول»در روش عثمانطه هم از شیوه متداول در ترکیه تبعیت کرده است.
در مورد ادغام و نشان ندادن آن، مانند«من ربّه»، در شیوه ایرانی روی حرف«ن»سکون قرار گرفته است و حرف«ر»فقط فتحه دارد.در ترکی هم دقیقا به همین شیوه است.اما در شیوه هندی روی حرف«ن»ساکن و روی حرف«ر»فتحه و تشدید قرار گرفته است.عثمانطه برای این که نشان بدهد در اینجا ادغام صورت میگیرد، حرف«ن»را بدون ساکن، ولی حرف«ر»را با تشدید و فتحه نوشته است.
مورد دیگر«العالمین»است، حرف الف که در وصل خوانده نمیشود، در شیوه ایرانی بدون علامت نوشته شده و در ترکی و هندی نیز همینطور است.ولی در شیوه مصری یک«ص»کوچک که نشاندهنده وصل است، روی آن گذاشته میشود که نشان میدهد، الف در هنگام وصل خوانده نمیشود.و در کلمه«ما»در شیوه ایرانی قبل از«الف»، الف مقصوره، ولی در شیوه ترکی فتحه آمده است.در شیوه هندی هم به همین صورت و شیوه مصری هم از حرکت فتحه استفاده کرده است.
علائم زائد

با مقایسه این شیوهها مشخص میشود، ضبط در آغاز یک روش مشخص نداشته است و امروزه هم روشهای متفاوتی را در علامت گذاری شاهد هستیم. متأسفانه این تنوع شیوه مخصوصا نزد خطاطان ایرانی رواج بیشتری دارد و هر خوشنویس به هر شیوهای که تمایل دارد، قرآن را علامتگذاری میکند.
به همین دلیل، در مرکز طبع و نشر قرآن کریم تصمیم گرفته شد، ضمن بررسی شیوههای متفاوت در کشورهای مختلف اسلامی و کشور خودمان، موارد نقص برطرف و از نکات مثبت آنها استفاده کنیم.با توجه به تجربیات ارزشمند معلمان و استادان قرآن به این نتیجه رسیدیم که یکی از مشکلات نوآموزان قرآن کریم، حضور بعضی از علائم زاید در قرآنهای رایج است.علائمی که گاهی مخصوص یک قرآن خاص هستند، نه تنها موجب آسانی قرائت نمیشوند، بلکه خواندن آن را برای عموم مردم به ویژه مبتدیان مشکل میسازند.
نظر دیگر در مورد میزان استفاده از علائم است. طرفداران این نظر، بنا را بر اختصار میگذارند و میگویند، فقط باید از علائمی استفاده کرد که نبود آنها باعث اشتباه در قرائت میشود.یا به حرکات آخر کلمات که نشاندهنده نقش کلمه است، اکتفا میکنند
اقتباس از http://maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,10718?PHPSESSID=8677acbee05d866b5beae90b7e16c7a5

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر