۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه

نقدی بر تاریخ و تاریخ باوری و احادیث



تاریخ داستان تاریخ نگار است هر گونه که بخواهد مینویسد و هر طوری که بخواهد وقایع را تحلیل میکند کثرت تضاد ها و تناقض های موجود در کتابهای تاریخی بدلیل تغییر و تحریف واقعیتها از سوی تاریخ نویسان است وگاهآ کاتبانی که در دربار پادشاهان وقایع را می نوشتند با تهدید و تحدیدات گوناگون به اجبار وقایع را بر خلاف واقع و حقیقت و در جهت رضایت و خشنودی حاکمان ستمگر و پادشاهان مستبد و زور گو مینگاشتند بسیارمتناقض و زیاد است و اینک ما به آنها استناد میکنیم بدون اینکه به تناقضات در این کتابها توجهی داشته باشیم امروزه در عصر ارتباطات بروشنی در میابیم که تحلیل افراد از وقایعی که پیرا مون ما اتفاق می افتد مختلف است مثلا آمریکا تجاوز خود به عراق و افغانستان را توجیه میکند و آن را در جهت دموکراسی و آزادی میداند در حالیکه مردم این کشورها بر خلاف این ادعاها نظر دیگری دارند و آنرا تجاوز به کشورشان میدانند ویا اسراییل کشتار زنان و کودکان فلسطینی را دفاع از خود قلمداد میکند در حالیکه قربانیان این کشتار ها آنرا جنایت و تجاوز میدانند تمام انسانها وقایع و اتفاقات را با دیدگاه خود ارزیابی میکنند بسته به منافع مادی اقتصادی اجتماعی نژادی اعتقادی ود ینی و بسیاری از پارامتر های تاثیر گذار دیگر . امروز هم بعضی با تکرار همان دروغها ی پر از تضاد ها و تناقضات و بسته به نوع منافعشان سعی دارند انسانها را به همان سمت و سویی ببرند که از دیر باز اسلافشان همین کار را کرده اند یعنی تاریخ به نوعی از قدیم و هم اکنون ابزاری بوده در جهت تحمیق و تحمیر (احمق کردن و خر کردن)انسانها برای مثال تاریخ طبری را مثال میزنم که میان تاریخ باوران از مقبولیت و وجه خوبی بر خوردار است محمد ابن جریر طبری که کتاب تاریخ امم و الملوک و الرسل را در بیش از 300 سال بعد از پیغمبر نوشت و ما امروزآن را بنام تاریخ طبری میشناسیم در سن 12 سالگی از زادگاه خود طبرستان یعنی مازندران و شهرستان آمل توسط پدرش به شهرری (( شاه عبدالعظیم )) که امروز در جنوب تهران واقع است آورده شد. شهرری در آن زمان مهد علم و دانش بوده آقای طبری درس تاریخ مغازی یعنی (( غزوات و جنگ های پیغمبر )) را نزد استادش واقدی که خود نیز یکی از مورخین است آموخت و حدیث را نیز در همانجا فرامی گرفت و هر آنچه را که از واقدی آموخت در کتاب تاریخ طبری آورده جالب است که پس از رفتن به عراق به مذهب شافعی گرویده (( شاخه ای از اهل سنت )) و بر اساس فقه شافعی حکم میداده هرکس کافیست فقط جلد اول تاریخ طبری را بخواند به آسانی در میابد که آقای طبری چگونه داستان آدم و حوا و فرزندان آنها را بصورت یک داستان بیان میکند و این در حالیست که حتی کتاب های آسمانی فقط اشاره ای گذرا به داستان زندگی پیامبران همینطور حضرت آدم دارند اما آقای طبری با دقتی که این داستان را پردازش میکنند بر اساس تخیلات خود و شنیده ها آن را نگارش میکند این احساس به انسان دست میدهد که واقعآ آقای طبری در زمان حضرت آدم حضور داشته و وقایع را از نزدیک به چشم خود دیده که اینگونه نمایش آدم و حوا را در کتاب خود نوشته است و متاسفانه بسیاری از انسان ها به این داستان ها باور دارند و آن را برای خود سند می دانند و بسیاری دیگر که حتی یک جلد کتاب طبری را نخوانده آن را سند می دانند  و در گفتگو ها به آن استناد میکنند این در حالی است که اگر آقای طبری حتی در زمان آدم هم حضور میداشت فقط و فقط وقایع را آنگونه که خودش تحلیل میکرده مینوشته جالب این است که شخصی بنام بلعمی که وزیر دربان نوح سامانی بوده داستان های آقای طبری را هر گونه که دوست داشته تغییر داده و آنقدر در داستان های آقای طبری تحریف کرده و هر گونه که خواسته آن را به سلیقه خودش تغییر داده که امروزه بسیاری از تاریخ شناسان افسانه های آقای بلعمی را که تغییر یافته داستانهای طبری است را تشخیص نداده اند و آن را به عنوان تاریخ بلعمی میشناسندکه همان تاریخ طبری تحریف شده است اینها در واقع متقدمین تاریخ نگارانند جالب است که بیشتر تاریخ نگاران و تمام محدثین یعنی کسانی که از پیامبر حدیث روایت میکنند ایرانی هستند خواه شیعه باشد یا سنی و تقریبآ از سال 256 هجری قمری تا 313 هجری قمری این احادیث و روایات که بیشتر جنبه تاریخی دارند مکتوب گردیده اند آقای محمد ابن بردزبه بخاری جعفی که اولین کتاب حدیث مورد قبول تسنن رابنام صحیح بخاری  که تمام اهل سنت آن را مانند قرآن میدانند در 256 سال بعد از پیامبر نگاشته و هر آنچه را که در بین مردم بنام حدیث و روایت منصوب به پیامبر شنیده را جمع آوری کرده و هر آنچه را که بنظر خودش صحیح آمده در این کتاب گردآوری کرده و پس از آن آقای مسلم که شاگرد آقای بخاریست و دیگران مانند ابی داوود_ ترمذی _ نسایی_ ابن ماجه_ که کتاب های همگی اینان نیز به عنوان صحاح السته در میان اهل سنت مانند قرآن پذیرفته است در حالی که بسیاری از احکامی که در این کتاب ها است مخالف نص صریح قرآن کریم است وبه مقابه با احکام قرآن است احکامی مانند سنگسار زناکار _ حکم قتل مرتد _ حکم دیه زن _ که اظهار می دارند نصف مرد است احکام برده داری احکام کنیز داری که آن را بر مسلمانان جایز میداند و بسیاری دیگر از احکام این کتاب ها مخالف با قرآن و مقابل با احکام قرآن است اما جمع آوری احادیث مورد قبول شیعیان مربوط به بیش از 300 سال بعد از پیغمبر است شیخ محمد یعقوب کلینی که اصول اربعه کافی را در 313 سال پس از پیغمبر نوشت و و در آن احادیث منصوب به پیامبر را در آن جمع آوری کرده همین احکام مخالف قرآن را که در کتب صحاح السته اهل سنت آورده شده تائید میکند و شیعیان نیز به تبعیت از احادیث این احکام را اجرا میکنند در حالی که این احکام ضد احکام قرآن و مخالف این احکام است قرآن خود را احسن احدیث میخواند یعنی بهترین حدیث 
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَاباً مُّتَشَابِهاً مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ [الزمر : 23] 
خداوند بهترين حدیث را نازل كرده، كتابى كه آياتش (در لطف و زيبايى و عمق و محتوا) همانند يكديگر است; آياتى مكرر دارد (با تكرارى شوق‏انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مى‏ترسند مى‏افتد; سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مى‏شود; اين هدايت الهى است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايى مى‏كند; و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايى براى او نخواهد بود! (23)
تضاد ها و تناقضاتی که در کتاب های تاریخ و حدیث وجود دارند به قدری زیاد است که یک انسان آگاه که حرکتش بر مبنای عقل و خرد است هرگز نمیتواند بنیان های اعتقادی خود را بر اساس گفتار های متضاد و متناقض پیروان این کتاب ها بنا نمایددر حالیکه درقرآن  از این  تضادها وتناقضات وجود ندارد وبرای پذیرش عقلانی و آگاهانه آن را دلیلی بر مجزا کردن سخن خدا از سخن بشر ارائه میدهد
أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً [النساء : 82]
آیا در قرآن تدبر(ژرف اندیشی)نمی کنند واگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلافات زیادی پیدا میکردند(82)
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ [الجاثية : 6] 
اينها آيات خداوند است كه ما آن را بحق بر تو تلاوت مى‏كنيم; اگر آنها به اين آيات ايمان نياورند، به كدام حدیث بعد از سخن خدا و آياتش ايمان می آورند؟! (6) 
اما قرآن کریم که ما انسان ها را تشویق به سیر و سیاحت در زمین و مطلع شدن از احوال پیشینیان تشویق و ترغیب میکند هرگز دچار تضاد و تناقض در گفتارش نیست و کلامی روشن و بدور از تناقض را ارئه میکند چرا که گوینده آن خداست قرآن خود را از کلام بشر ممتاز میکند(سوره 2 آیه 23و24) 
و ان كنتم في ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله و ادعوا شهداءكم من دون الله ان كنتم صادقين (23) فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التي وقودها الناس و الحجارة اعدت للكافرين (24)
و اگر در باره آنچه بر بنده خود ( پيامبر) نازل كرده‏ايم شك و ترديد داريد ،( دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد; و گواهان خود را - غيراز خدا - براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مى‏گوييد! (23) پس اگرنتوانستید چنين كنيد - كه هرگز نمیتوانید این کار را بکنید- از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها ( بتها) است، و براى كافران، آماده شده است! (24) 
اما احادیث کلام بشر است حتی نمیتوان گفت که این احادیث کلام محمد (ص) است و بعضی از معتقدان به حدیث میگویند اطیوا الله و اطعیو الرسول یعنی اطاعت از خدا کنید و اطاعت از رسول کنید و بنام رسول هرآنچه را که میخواهند میگویند و به رسول دروغ و افترا میببندند محال است که رسول چیزی بگوید که مخالف کلام خدا باشد و یا حکمی را دستور دهد که مخالف حکم خدا باشد49/5 
و ان احكم بينهم بما انزل الله و لا تتبع اهواءهم و احذرهم ان يفتنوك عن بعض ما انزل الله اليك فان تولوا فاعلم انما يريد الله ان يصيبهم ببعض ذنوبهم و ان كثيرا من الناس لفاسقون (49) 
وحكم كن در ميان آنها ( اهل كتاب)، طبق آنچه خداوند نازل كرده، واز هوسهاى آنان پيروى مكن! و از آنها برحذر باش، مبادا تو را از بعض احكامى كه خدا بر تو نازل كرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حكم و داورى تو)، روى گردانند، بدان كه خداوند مى‏خواهد آنان را بخاطر پاره‏اى از گناهانشان مجازات كند; و بسيارى از مردم فاسقند. (49)
به عقیده من هرکس از قرآن اطاعت کند مطمئن باشد که از رسول اطاعت کرده یعنی هرکس احکام قرآن را باور کند و به آن عمل نماید از رسول اطاعت کرده و هر کس بر خلاف حکم خدا حکم کند بر اساس آیات قرآن آنان ظالم فاسق و کافرند
و من لم يحكم بما انزل الله فاولئك هم الكافرون (44)
و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمی كنند، كافرند. (44)
و من لم يحكم بما انزل الله فاولئك هم الظالمون (45) 
و هر كس به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نكند، ستمگر است. (45)
و من لم يحكم بما انزل الله فاولئك هم الفاسقون (47)
و كسانى كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، فاسقند. (47)
انسان ها بر مبنای اعتقادات و دیدگاه ها و باور های خویش هر پدیده ای را توجیه و تحریف میکنند برای همین هم است که قرآن میگوید : 
اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ [الأعراف : 3] فقط و فقط از قرآن تبعیت کنید و غیر از آن از هیچ اولیای دیگری پیروی نکنید سوره اعراف آیه 3




اما مسلمانا ن متذکر این فرمایش خداوند نمی شوند



                                                                                                          بنده خدا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر